همه چیز از همه جا

هر چیز خواندنی

همه چیز از همه جا

هر چیز خواندنی

اشتباهات باورنکردنی درموردخواب...!

اشتباهات باورنکردنی  درموردخواب...!  

افراد جامعه معمولا تصورات نادرستی را در رابطه با خواب دارند و عموما فکر می کنند که تصوراتشان کاملا صحیح است؟! ... 1- خواب؛هر چه بیشتر،بهتر کاش همین‌طور بود!‌ ولی مطالعات نشان می‌دهد که احتمال مرگ زودرس در آنهایی که بیش از 8 ساعت در شبانه‌روز می‌خوابند،بیشتر است. 2- خوش به حال فلانی! هنوز سرش به بالش نرسیده،خوابش می‌برد! اتفاقا این نشان می‌‌دهد که فلانی‌،خواب خوبی ندارد.این که آدم هنوز سرش به بالش نرسیده خوابش ببرد،یکی از نشانه‌های خواب‌آلودگی است که باید تحت بررسی قرار بگیرد.مدت زمانی که طول می‌کشد تا خوابمان ببرد،نباید کمتر از 5 دقیقه یا بیشتر از 30 دقیقه باشد.پزشکان،مقادیر کمتر و بیشتر از این محدوده را غیرطبیعی می‌دانند. 3- چقدر کم می‌خوابی! همه آدم‌ها حداقل به 8 ساعت خواب شبانه احتیاج دارند! هیچ عدد قطعی و واحدی وجود ندارد که بشود روی آن قسم خورد.میزان نیاز به خواب در افراد مختلف، متفاوت است.به خودتان رجوع کنید.اگر حس می‌کنید که هر روز بعدازظهر خسته و خواب‌آلود می‌شوید، بدانید که احتمالا الگوی خواب‌تان غلط است. 4- چقدر زیاد می‌خوابی!‌ نخبه‌ها فقط روزی سه‌ چهار ساعت می‌خوابند! شاید مارگارت تاچر و بیل کلینتون و چند نفر از مشاهیر هالیوودی جزو نخستین کسانی باشند که رسانه‌های غربی،درباره کم‌ خوابیدن آنها زیاد حرف زدند.اما واقعیت این است که از نظر پزشکان،این قبیل افراد معمولا عملکرد بهتری نسبت به سایرین ندارند.کم‌خوابی،سلامت شما را تهدید می‌‌کند و تمرکزتان را پایین می‌آورد.کم‌خوابی حتی می‌تواند بیمارتان کند و به سیستم ایمنی‌ شما آسیب بزند. 5- من خوابم خوب است؛فقط شب‌ها چند بار از خواب می‌پرم! به چنین خوابی نمی‌گویند خواب خوب.خوابی خوب است که تداوم مناسبی داشته باشد.بیدار شدن مکرر در حین خواب از علائم شایع اختلال خواب است و بیشتر آنهایی که شب‌ها بیش از یک بار از خواب می‌پرند،به نوعی اختلال خواب دچارند. 6- کم‌‌خوابی فقط یک چاره دارد: قرص خواب! تاثیر داروهای خواب‌آور،کوتاه‌ مدت است و کم‌کم بدن به دارو عادت می‌کند و دیرتر به آن جواب می‌دهد. از طرفی،اگر بدن به دارو عادت ‌کند؛قطع دارو اوضاع را بدتر می‌کند.پس برای درمان قطعی فقط باید به پزشک مراجعه کرد تا علت اصلی بی‌‌خوابی شناخته و درمان شود. 7- کم‌‌خوابی از آن دردهایی است که چاره ندارد‌؛‌باید با آن ساخت! در مورد ششم گفته شد که برای درمان قطعی کم‌خوابی باید به پزشک مراجعه کنید تا علت اصلی مشکل تان شناخته و درمان شود. اما توصیه‌های دیگری هم هست که می‌تواند اوضاع خواب‌تان را رو به ‌راه کند: * پرهیز از چای،قهوه،نوشابه و شکلات در ساعات نزدیک به خواب. *خودداری از مصرف غذاهای سنگین و کشیدن سیگار در ساعات نزدیک به خواب. * رعایت نظم خواب: خوابیدن در یک ساعت ثابت، اختصاص دادن اتاق خواب به خوابیدن و اجتناب از کارهای دیگری مثل تماشای تلویزیون و کار در آن اتاق. *و بالاخره این که اگر بیش از نیم ساعت در رختخواب ماندید و خوابتان نبرد و احساس خواب‌آلودگی هم نکردید، باید از اتاق خواب خارج شوید و تا وقتی احساس خواب‌آلودگی نکرده‌اید، به رختخواب برنگردید.

معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممکن باشد. مثلا؟

معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممکن باشد. مثلا؟  
شاگرد معمولی بودن. قیافه معمولی داشتن. دونده معمولی بودن،  نقاش معمولی بودن، دانشجوی معمولی بودن، نویسنده معمولی بودن، معمولی ساز زدن و معمولی رقصیدن و معمولی جشن عروسی بر پاکردن، معمولی مهمانی دادن، فرزند معمولی داشتن و دوستدختر و پسر معمولی پیداکردن.
منظورم از "معمولی" همان است که عالی و ایده آل و منحصر به فرد و کمیاب و در پشت ابر ها نیست، بلکه همین جا، روی زمین، کنار ما، فراوان و بسیار هست.
فرهنگ ایده آل گرایی تیغ دولبه ایست که هم انگیزه ایست مثبت برای پیشرفت و هم می تواند شوق و ذوق فراوان آدمهای معمولی را شهید کند. من مثلا بعد از سالها با علاقه نقاشی کشیدن، روزی که فهمیدم در نقاشی خیلی معمولی ام برای همیشه نقاشی را کنارش گذاشتم. این کنار کشیدن زمانی بود که همکلاسی دبیرستانم، در عرض دو دقیقه با مداد بی جانش، چهره خانم معلم مان را، با آن دندان های موشی،  و شلخته موهای فر کنار گوشش که از مقنعه چانه دار میزد بیرون، کوبید کنار طرحی که من بیست دقیقه طول کشیده بود تا دزدکی در حاشیه جزوه از او بکشم.  
 
حقیقت این است که دوستم در نقاشی یک نا بغه بود و تمرین و پی گیری من خیلی با نبوغ او فاصله داشت و من لذت نقاشی کشیدن را از خودم گرفتم تا خفت معمولی بودن را تحمل نکنم.
 
ضعیف بودم آن روزها. دنیایم آنقدر کوچک بود که با بیشتر شاخص های "ترین" زندگی کرده و خود را مقایسه می کردم. و این ترین بودن آدم را ضعیف و شکننده می کند
شاید همه آدم ها اینطور نباشند. من اما، همیشه در درونم یک سوپر انسان داشته ام که می خواست اگر دست به گچ بزند، ان گچ حتماً بایستی طلا شود. یک توانای مطلق که در هیچ کاری حق معمولی بودن را ندارد.
اما امروز فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد. آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد نه نقاشی را میگذارد کنار، نه دماغش را عمل میکند، نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است، نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد، نه حق لبخند زدن به یک سری آدم ها را، نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند. هراس هبوط در لایه آدم های "معمولی". و این هراس می تواند حتی لذت زندگی، نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن، خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.
مشکل بزرگتر، آن مرز و دیوار تحقیر کننده ایست که جامعه گم شده، ما بین لایه بسیار کوچک ولاغر آدم های "ترین" و گروه بی شمار "معمولی" ها می کشد. همیشه چیزی در آدم های بی شمار معمولی پیدا می شود که برای ترین ها تحقیر کننده و ترحم برانگیز باشد،  ترحمی که بسیار متفاوت است از همدلی و هم دردی انسانی.
 
به عنوان مثال، در جامعه گم شده، از زبان" ترین باورمندان"، چنین جملاتی می شنویم:  
آخی، بیچاره با این صداش آواز هم می خواند، بیچاره با این ادبیاتش برای دوست پسرش شعر هم میگوید، بیچاره با این آی کیو فوق لیسانس هم میخواهد بخواند، بیچاره با این سطح زبانش خارج هم می خواهد برود، بیچاره با این سوادش می خواهد کار هم پیداکند، بیچاره با این در آمدش اتومبیل هم می خواهد و غیره. این نیش زبانها و تحقیر ها، منزجرانه بوده و از احترام به حق زندگی نرم و ناب و ساده ای که بین آدم های معمولی جریان دارد بدور است. 
تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم. نمی خواهم دیگر آدم ها مرا فقط با "ترین" هایم به رسمیت بشناسند. از حالا خودِ معمولیم را به معرض نمایش می گذارم و به خود معمولیم عشق می ورزم و از همه درخواست دارم  فقط با  منِ معمولی آشنا شده و به حقوق معمولیم احترام بگذارند. من خانه معمولی خواهم داشت، در پی دارائی معمول و اتومبیل معمولی خواهم بود. چهره ام و لباسهایم معمولی خواهد بود. ولی سعی خواهم کرد عقل و خرد ودانشم را تعالی ببخشم.

مبانی تبلیغات اینترنتی

مبانی تبلیغات اینترنتی  

 

 

تبلیغات اینترنتی اگر بر مبنای اصول انجام نشود، نمی تواند چنان که باید، تأثیر خود را نشان دهد.

همان طور که بارها عرض کرده ام، در حال حاضر حدود ۳۷ میلیون نفر در ایران به اینترنت دسترسی دارند که جمعیت بسیار بزرگی را تشکیل می دهند. از این میان، روزانه مجموعاً ۱۸ تا ۲۰ میلیون نفر به اینترنت سر میزنند که باز خود گواه پتانسیل بسیار بالای اینترنت برای فعالیتهای تجاری است. لذا استارت فروش و ارائه ی کالا/خدمات در اینترنت می تواند گامی مطمئن به سوی تحولی عظیم در کسب و کار شما باشد اما برای اینکه این تحول از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود، قطعاً نیاز خواهید داشت تا حضور در اینترنت و فعالیت تجاری در آن را بر مبنای اصول حرفه ای انجام دهید. در این مقاله، به این اصول اشاره خواهد شد تا با پایبندی به آنها، کسب و کار آنلاین خود را به سوی موقعیتی درخور سوق دهید.

 

1. تعیین هدف تبلیغات

نخستین گام در تبلیغات موفق اینترنتی، مشخص بودن هدف آن است. اینکه چرا دارید تبلیغ می کنید تأثیر بسیار بالایی بر انتخاب نوع و محل تبلیغتان دارد.

اگر هدف شما از تبلیغات برندینگ است و صرفاً قصد دارید نام سایت و آدرس آن را در اینترنت سر زبانها اندازید، مسلماً می بایست با زمانی که به دنبال افزایش فروش خود هستید، رویه ای متفاوت را پیش گیرید.

در حالت اول، تبلیغاتی مانند پرداخت به ازای نمایش (و/یا کلیک) و بنر در سایتهای پربازدید گزینه های مناسب تری از سایر موارد هستند و البته در این حالت، معمولاً سرمایه ی تبلیغاتی بیشتری نیاز خواهد بود.

اما در حالت دوم، برقراری ارتباط مستقیم با کاربر از هر چیزی مهمتر خواهد بود و البته با توجه به ابزار تبلیغات الکترونیک همچون sms و ایمیل، سرمایه ی تبلیغاتی مورد نیاز نیز کمتر از حالت اول است. در این مورد علاوع بر sms و ایمیل، تبلیغات پرداخت به ازای کلیک هم به صرفه و منطقی هستند.

با این تفاسیر، وقتی برای تبلیغات هدف تعریف میکنیم، مسیر خود را مشخص نموده از گمراه شدن در هزارتوی تبلیغات اینترنتی در امان خواهیم ماند.

 

2. انتخاب محل مناسب تبلیغات

با توجه به هدف تعریف شده، برای آغاز تبلیغات خود برنامه ریزی میکنیم. اما نکته ی بسیار مهم در این مورد، انتخاب جایی است که قرار است تبلیغات در آن پیاده شود. برای مثال فرض میکنیم میخواهیم یک سری محصولات مربوط به افراد مسن را در اینترنت تبلیغ کنیم. در این مورد، هدف را نیز بر افزایش فروش میگذاریم.

با توجه به نکات طرح شده در نکته ۱، ارسال ایمیل به گروههای یاهو و گوگل و یا اعضای خبرنامه ی یک سایت می تواند انتخاب خوبی باشد همچنین می توانیم از یک سایت بخواهیم تا در خبرنامه ی جدید خود، در قبال دریافت مبلغی، بنری از محصولات ما قرار دهد. تا اینجا هیچ ایرادی به قضیه نمیتوان وارد نمود. اما نکته ی بسیار مهم: اعضاء این گروهها چه کسانی هستند؟ در چه گروه سنی قرار میگیرند؟ تا به حال چه نوع مطالبی توسط مدیر گروه برای آنها ارسال می شده است؟

یا اجازه بدهید مثال دیگری بزنم. برای معرفی انجمن جدید خود، مبادرت به تبلیغات میکنیم. این انجمن یک محیط علمی و تخصصی داشته و محلی است برای بحث های علمی در رشته های مختلف. با این حساب آیا تبلیغات در یک سایت بسیار پربازدید تفریحی کاری منطقی است؟ سایتی که عمده ی بازدیدکنندگان آن را نوجوانان تشکیل می دهند!

 

3. ساخت لندینگ پیج مناسب

بسته به نوع تبلیغاتی که انجام می دهید، می بایست در صفحه هدف آگهی امکانات و اطلاعات خاصی پیش بینی نمایید. اگر در یک سایت بنری قرار میدهید تا از طریق آن و با دادن وعده ی ارسال روزانه ی مقالات آموزشی، برای خبرنامه ی خود عضو بگیرید، فرم عضویت در خبرنامه می بایست در صفحه مقصد این آگهی به راحتی در دسترس باشد تا همه بتوانند در آن عضو شده و شما از تبلیغ خود نتیجه دلخواه بگیرید. اینکه با یک لینک در صفحه مقصد، افراد را دعوت به عضویت در خبرنامه کنید، انتخاب چندان جالبی نخواهد بود.

در تبلیغات، مطمئن باشید که درصد بسیار اندکی از افراد در نخستین آشنایی با محصول/سرویس شما، مبادرت به ثبت سفارش میکنند لذا وجود بخشی برای جمع آوری اطلاعات تماس در هر لندینگ پیجی، از بایدهاست.

اجازه بدهید به مثال محصولات مربوط به افراد مسن برگردیم. در تبلیغ این محصولات، صفحه مقصد آگهی می بایست از فونت درشت تری استفاده کند تا مسن ترها در مطالعه مطالب دچار مشکل نشوند.

همچنین حذف هر نوع رنگ یا المانی که باعث خستگی چشم می شود، از موارد الزامی در لندینگ پیج شماست.

 

4. ارائه ی سرویس/کالای واقعی و مفید

شاید تمام فعالیتهای شما بدون این مورد بی اثر بماند. اینکه تبلیغات به معرفی خدمات و/یا محصولات ارزشمند اختصاص یابد از نکاتی است که این روزها دوای درد بسیاری کسب و کارهای اینترنتی فارسی است! محصولی که فاقد ارزش واقعی در زندگی و عملکرد مصرف کننده باشد و یا چیزی خلاف موارد ادعا شده در آگهی ارائه گردد، مشتری اول و آخر سایت را به ارمغان خواهد آورد! وقتی محصولی برای خریدار ارسال می شود که بر خلاف ادعای مطرح شده در آگهی، به هیچ وجه کارایی نداشته و یا محصولی یکبار مصرف بوده و حتی در صورت کیفیت بالاتر، کاربری واقعی برای خریدار نداشته باشد، بدون شک انتخاب بعدی خریداران فعلی اش نخواهد بود اما در مقابل وقتی در یک سایت کالایی با ارزش مانند یک کرم ضد آفتاب با کیفیت یا سرویسی با کیفیت ارائه می گردد، خریدار در خریدهای بعدی حتماً سایت را یکی از انتخابهایش قرار می دهد.

 

در نظر بگیرید خریداری را که به دنبال یک شامپو ضد شوره، به سایت شما آمده است اما چیزی که برای او ارسال می شود، یک شامپوی تقویت کننده ی مو است! چرا که از اول هم هدف فروش همان شامپو بوده ولی برای فروش بیشتر از اسم ضد شوره استفاده شده است، مشتری هم که نمیبیند و … .

 

ورود به این بازار گسترده ی ۳۷ میلیون نفری، اگر با رعایت حداقل ها صورت نگیرد، میتواند تمام حضور آنلاین شما در رقابت را تحت الشعاع قرار دهد… .